کد مطلب:119213 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:160

به خودت رحم کن











(خطبه دویست و بیست و سوم)

امام علیه السلام این سخن را به هنگام تلاوت این آیه فرموده است:

«یا ایها الانسان ما غرك بربك الكریم»[1].

(این آیه) كوبنده ترین دلیل در برابر شنونده و قطع كننده ترین عذر شخص مغرور است! هم او كه جهالت و نادانیش او را خوشحال ساخته (می فرماید): ای انسان! چه چیز تو را بر گناه جرئت داده؟ و چه چیز تو را در برابر پروردگارت مغرور ساخته؟ و چه چیز تو را بر هلاكت خویشتن علاقمند نموده است؟

مگر این بیماری تو بهبودی نمی یابد؟ یا این خوابت بیداری ندارد؟ چرا همانگونه كه به دیگری رحم می كنی، به خود رحم نمی كنی؟

تو كه هرگاه كسی را در دل آفتاب سوزان بیابی، بر او سایه می افكنی و هرگاه بیماری را بینی كه سخت ناتوان گشته، از روی رحم بر او می گریی، پس چه چیز تو را بر این بیماریت شكیبایی بخشیده؟ و بر این مصائبت صبور ساخته؟ چه چیز تو را از گریه بر خویشتن تسلی داده؟ در حالی كه هیچ چیز برای تو عزیزتر از خودت نیست و چگونه ترس از فرود آمدن بلا، شب هنگام تو را بیدار نكرده؟ با این كه در درون معصیت و گناه غوطه وری و در زیر سلطه و قدرت خداوند قرار داری! بیا این بیماری «دوری از خدا» را با داروی تصمیم و عزم راسخ مداوا كن! و این خواب غفلتی كه چشمت را فراگرفته با بیداری برطرف ساز! بیا مطیع خداوند شو و به یاد او انس گیر! خوب تصور كن كه به هنگام روی گردانیدنت از خدا، او با دادن نعمت به تو روی می آورد، به عفو و بخشش خویش دعوتت می كند و تو را در زیر پوشش فضل و بركات خود قرار می دهد.

اما در عین حال تو همچنان به او پشت كرده و به دیگری روی می آوری! بلند مرتبه باد خداوندی كه با این قدرت عظیم كریم است! و اما تو با این ضعف و حقارت چه بر معصیت او جرئت ورزیده ای، در صورتی كه تو در كنف نعمتش قرار داری! و در فراخنای فضل و رحمتش در حركتی! اما او فضل خویش را از تو منع

[صفحه 144]

نكرده و پرده ی گناهانت را ندریده است، بلكه حتی یك چشم بر هم زدن از دایره ی لطفش بیرون نبوده ای.

یا در نعمتی قرار داری كه به تو بخشیده، یا در گناهی كه از آن پرده پوشی كرده، یا بلا و مصیبتی كه از تو برطرف ساخته است. بنگر اگر از در اطاعتش در می آمدی دیگر چگونه بود؟ سوگند به خدا اگر این وضع بین دو نفر كه در نیرو و توان مساویند وجود داشت، تو نخستین حاكمی بودی كه خود بر مذمومیت اخلاق و بدی كردارت حكم می كردی!

حقا باید بگویم:

دنیا مغرورت نساخته و این تو هستی كه به آن مغرور شده ای! در حالی كه پندهای فراوانی در آن می یابی و تو را به عدل و انصاف دعوت كرده است!

دنیا به هشدارهایی كه در مورد ریختن بلا به جانت و كاستن از نیرو و قدرتت به تو می دهد راستگوتر و وفادارتر است از این كه به تو دروغ گوید یا مغرورت سازد، چه بسیار نصیحت كننده و پنددهنده ای است كه نزد تو متهم است و چه بسیار راستگویانی در مورد دنیا كه تو آنان را دروغگو می شماری! اگر دنیا را از روی شهرهای ویران شده و خانه های در هم فروریخته بشناسی، آن را یادآوری كننده ای دلسوز و واعظی گویا همچون دوستی مهربان خواهی یافت كه در رسیدن اندوه به تو بخل می ورزد.

(دنیا) چه خوب سرایی است، اما برای آنان كه آن را خانه ی همیشگی ندانند و چه خوب محلی است برای كسی كه آن را وطن برنگزیند. سعادتمندان به وسیله ی دنیا، در قیامت كسانی هستند كه امروز از زرق و برق آن فرار می كنند.

هنگامی كه نفخه ی صور بدمد و قیامت آشكار گردد و اهل هر معبدی به آن ملحق و بندگان هر معبودی به او بپیوندند و مطیعان به مطاع خود برسند، در آن هنگام نه چشمی برخلاف حق و عدالت در هوا گشوده و نه قدمی آهسته در زمین جز به حق برداشته شود. و در آن روز چه دلیلهایی كه ابطال نمی گردد و چه عذرهایی كه قطع نمی شود؟!

بنابراین در جستجوی چیزی باشید كه عذر خویش را با آن مدلل دارید و حجت

[صفحه 145]

و دلیل خود را با آن استوار سازید و آنچه باقی ماندنی است از میان آنچه باقی نمی ماند انتخاب كنید و وسیله ای برای سفر (آخرت) آماده نمایید و چشم به جرقه های برق نجات بدوزید و بار و بنه ی این سفر را محكم بر پشت مركب ها ببندید.


صفحه 144، 145.








    1. سوره ی انفطار، آیه ی 6.